به نام خدا
پروردگارا ! یک سال دیگر از عمر ما چون ثانیه ای گذشت . سالی که چون برق آمد ورفت.خدایا ! اینک در روزها و ساعات پایانی سال ۸۳ هستیم واین عمر بی بازگشت ما رو به پایان است اما ما غافل از احوال خویشتنیم . خدایا ! این بنده چون همیشه با تو میثاق بستم تا در آغاز بهار طبیعت وهم زمان با خانه تکانی منزل ، دل وجانم را نیز خانه تکانی کرده و زنگار های گناه ونا فرمانی را از خانه دلم بزدایم و آینه دلم را از آلودگی های معصیت صیقل بخشم وفرصت های طلایی عمرم را غنیمت شمارم . فرصت هایی که چون ابر بهاری می گذرد و هر لحظه آن می تواند سرنوشتی ارزشمند را برایمان رقم زند.
خدایا ! باز هم پیمان شکنی کردم و از شیطان نفس سرکش ، فرمانبری نموده و ثانیه ها و ساعات و روزها و ماه ها را مانند همیشه به آسانی از کف دادم و اینک در پایان سال دیگری از عمر خویش، گذشته تاریک زندگی را در پیش رویم ترسیم نموده و اشک حسرت در چشمه های دلم می جوشد .خدایا در آخرین روز های سال کهنه و آغازین روزهای سال نو با تو پیمانی دوباره می بندم تا به انسانیت وهویت واقعی خویش باز گردم و هم زمان با بهار طبیعت وشکفتن شکوفه های بهاری ، کیمیای عشق تو را در اعماق سرزمین جانم شکوفا ساخته ودل و جان پژمرده خویش را از زلال دریای رحمت و معرفت تو طراوت بخشم .
خدایا اینک ما انسان های نیاز مند ، بار دیگر در آغازین روز های بهاری ، دست نیاز به سوی تو دراز نموده و چشم امید به رحمت بی پایان تو دوخته و از تو می خواهیم هر آنچه به مصلحت دین ودنیای ماست برایمان مقدر فرمایی واین سال را از بهترین سالهای عمر ما قرار دهی .
خدایا کشور و رهبر و ارتش و ملت ما را در پناه خود محافظت فرما و شر دشمنان این سرزمین را به خودشان باز گردان وآنان را به خود مشغول ساز .
خدایا سکاندار کشتی نجات ما و بشریت ، مولا و آقایمان مهدی فاطمه ویوسف زهرا است . خدایا تا به کی انتظار ؟ خدایا ! در فرج آن عزیزدلمان ، تعجیل قرار ده و چشم ودل ما را با دیدنش روشن فرما . آمـــین
( دو حکایت )
1- آورده اند که عایشه همسر پیامبر خدا کنیزی داشت و روزی کنیز را برای آوردن آتش به خانه همسایه فرستاد. کنیز به خارج خانه آمد ودید کاروانی عازم یمن است . او هم همراه آن کاروان به یمن سفر کرد. این سفر یک سال به طول انجامید. پس از یک سال هنگامی که به مدینه باز گشت به یاد خواسته عایشه افتاد و به خانه همسایه رفت و قدری آتش گرفت و به سوی خانه عایشه حرکت کرد . در ورودی منزل عایشه پایش به سنگی برخورد وبه زمین افتاد وآتش ها ریخت وناگاه فریاد برآورد « لعنت بر عجله » . !!!!!
2 - هارون الرشید خلیفه عباسی دو فرزند خود به نام های محمد امین و محمد ماُمون را به منظور تعلیم وتربیت نزد استادی سپرد. پس از مدتی متوجه شد که استاد به امین الرشید اعتنایی ندارد وبه تعلیم ماُمون بیشتر اهتمام می ورزد. خلیفه از روی اعتراض از استاد جویای سبب گردید واستاد اظهار داشت که امین از زیرکی لازم برخوردار نیست اما ماَمون بسیار زیرک است . این سخن بر هارون گران آمد زیرا مامون فرزند کنیز وی بود اما امین فرزند زبیده خاتون همسر دایمی ودختر عموی وی یود .استاد از خلیفه اذن خواست تا در حضور هارون دو فرزند را تست هوش نمایند. ازاین رو روز اول خشتی را زیر فرش مخصوص محل نشستن امین گذاشتند وامین که برای درس گرفتن آمد ؛ روی آن نشست ومتوجه برجستگی فرش خود نشد. روز بعد ورقی نازک زیر فرش مآمون گذاشتند. وقتی ماْمون روی آن نشست ؛ به استاد گفت : یا سقف اتاق کمی پایین آمده ویا کف زمین کمی بالا تر آمده است واین جا بود که هارون گفته استاد را تصدیق نمود .
روشــــی دیــگـــــــر
تشخیص نتیجه چند عملیات ریاضی به صورت غیبی :
در این روش، نخست مخاطب، یک عدد یک رقمی را انتخاب می کندو شما از او می خواهید آن عدد را برعدد ۲ ضرب کند سپس از او بحواهید نتیجه را با عددی به دلخواه شما ترجیحاَ عدد یک رقمی جمع کند سپس از او بخواهیدنتیجه را بر عدد ۲ تقسیم کند و در مرحله اخیر از او بخواهید نتیجه را منهای عدد اولی کند آنگاه نتیجه را به او بگویید وراه محاسبه غیبی به این صورت است که عدد دلخواهی را که شما به او برای جمع دادید تقسیم بر ۲ نمایید عدد به دست آمده نتیجه این عملیات خواهد بود به عنوان مثال مخاطب عدد ۸ را انتخاب می کند وبه پیشنهاد شما در ۲ ضرب می کند عدد ۱۶ به دست می آید سپس بنا به خواسته شما با عددی مثلا عدد ۶ جمع می کند حاصل آن ۲۲ می شود،سپس بر ۲ تقسیم می کند عدد ۱۱ به دست می آید سپس بنا به یشنهاد شما از عدد اولی کسر می کند و نتیجه نصف عدد ی خواهد بود که برای جمع کردن به وی داده اید . این روش در اعدادبیش از یک رقمی نیز قابل اجرا است ولی به صورت ذهنی محاسبات آن کمی مشکل خواهد بود.
یک معما و یک روش
این معما درقالب یک بیت شعر است وپاسخ آن، اسم یکی از چهارده معصوم
است:
خم چو نگون گشت یک قطره ریخت
هوش زمــدهوش محــبت گریخــت
روش جمع غیبی از شش عدد پنج رقمی تشکیل میابد اولین رقم رامخاطب یا
شنونده اعلام می کند مثلا رقم ۵۶۷۸۹ ، رقم دوم را شما به عنوان پاسخ
می دهیدبه این صورت که از آخرین رقم سمت راست ( ۹) عدد ۲ را کسر
نماییدو آن عد ۲ را در کنار عدد ۵ یعنی آخرین رقم سمت چپ بنویسید و با
بقیه رقم ها در زیر خط پاسخ وبه عنوان پاسخ بنویسید به صورت زیر:
۵۶۷۸۹
ــــــــــــــــــــــــ
۲۵۶۷۸۷
همچنان که مشاهده می کنید، پاسخ جمع را اکنون با یک عدد شش رقمی
به دست آورده اید . عدد دلخواه بعدی را مخاطب می گوید مثلا این عدد را
۶۷۸۹۰ را ،آن را زیر عدد اولی مینویسید وعدد بعدی را شما باید بنویسید .
شما باید عددی را زیر هر رقم از عدد اخیر بنویسید که مجموع آن عدد (۹)
بشود پس باید این عدد را بنویسید : ۳۲۱۰۹
به همین ترتیب مخاطب رقم سوم خود را می گوید وشما نیز رقم سوم خود
را به همان روش بنویسید مثلا رقم ۲۳۴۵۶را میگوید وشما باید این رقم را
بنویسید :۷۶۵۴۳ وآنگاه جمع به دست آمده را محاسبه کنید خواهید دید که
نتیجه همان عددی است که در ابدا به صورت غیبی نوشته بودید. موفق
باشید
به نام خداوند بخشنده ومهربان
به وبلاگ کشکول خوش اومدید